آتریناآترینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

آترینا مسافر کوچولوی بهار

آترینا مسافر کوچولوی ما 45 روزه شد

من و شوهری اونقدر با آترینا خو گرفتیم و  بهش عادت کردیم و تند تند دلمون براش تنگ میشه که باورمون  نمیشه این فرشته ی کوچولو فقط 45 روزه که با ماست. من و شوهری تو بارداری م حس خوبی به آترینا داشتیم حس ششمون میگفت دختر خوب و آرومیه و باهاش مشکلات زیادی  رو نخواهیم داشت و واقعآ هم همین طور شد آترینا دختر صبور و آرومیه و این 45 روز بهترین روزها  همراه با آرامش و به دور از هر گونه تنش رو با اترینا پشت سر گذاشتیم . خاطرات این 45 روز در ذهن من و شوهری به عنوان بهترین خاطرات زندگیمون  نقش بست خاطراتی که هرگز فراموش نمیشن خاطراتی که هر بار با یادآوریشون غرق در شادی و لذت میشیم. چیزی که خیلی باعث تعجب ما میشه هوشی...
17 ارديبهشت 1391

روز تولد

٢ فروردین به همراه شوهری و مامانم با دلهره و استرس زیاد به بیمارستان مراجعه کردم توی مسیر بیمارستان حس میکردم خیلی عصبی هستم و با خودم میگفتم سوسن امروز روزیه که میخوای دخترت رو ببینی و تو آغوش بگیری امروز دیگه همه ی انتظارها به پایان میرسه پس چرا به جای اینکه مسرور باشی اینقدر کلافه و عصبی هستی نترس همه چی خوب پیش میره خلاصه تا بیمارستان کلی به خودم دلداری دادم. بیمارستان زنان باردار زیادی رو دیدم که تو سالن انتظار منتظر بودن که پذیرش بشن همه با هم ارتباط برقرار کرده بودن منم به جمعشون پیوستم و این ارتباط قبل از زایمان به همه ی ما آرامش داد و من واقعا حس کردم حالم خیلی بهتر شده و آمادگیم هم بیشتر شده. وقتی به بخش منتقل شدم پر...
1 ارديبهشت 1391
1